فهرست مطالب
وقتی ذهنها به کار بافتن میپردازند، دستها دست به گره میشوند و تصویرهای تار و پودی را خلق میکنند.
همان زمان که فرش ایرانی، این هنر ماندگار که اصالت زیبایی را در گره به گره خود به نقش مینشیند، آفریده میشود.
فرشی که حریری است از ظرافت و تابلویی است از نقش و رنگ. اما روزهای بافندگان این آثار مانند کرک و ابریشم جان آثارشان، نرم و زیبا نیست.
تعداد بافندگان فرش اصفهان کم شده است، با وجود آنکه این هنر- صنعت سالهاست که به صورت یک رشته دانشگاهی مخاطبان خود را به دست آورده اما آنچه از شواهد و واقعیت بازار این محصول در اصفهان بر میآید، عدم رغبت جوانترها به بافندگی فرش اصفهان و از کار افتادگی قدیمیترهاست.
تا آنجا که تولید فرش اصفهان کم شده یا سبک اصفهان به دلیل سختی بافت، کنار گذاشته شده است. آنقدر که به نظر میرسد برای پیدا کردن فرش اصفهان باید آگهی داد شاید بتوان روی ماهش را دید!
۴۷۰ هزار بافنده فرش؛ این آخرین آماری است که معاونت برنامهریزی اصفهان درخصوص تعداد بافندگان فرش در استان اصفهان ارایه میکند.
بر اساس همین آمار حدود ۵۰ درصد بافندگان فرش در استان اصفهان به صورت تکباف در خانهها کار میکنند و ۴۵درصد نیز زیر نظر کارفرما اتاقی اجاره کرده و فرش میبافند.
مسئولان دولتی میگویند اصفهان رتبه چهارم صادرات فرش کشور را داراست و سالانه ۷۰۰ هزار مترمربع قالی در استان اصفهان تولید میشود اما بازار فرش اصفهان و بازاریان آن حکایت دیگری را روایت میکنند.
رییس اتحادیه فروشندگان فرش دستباف اصفهان در اینباره گفت: مشکلی که در حال حاضر در فرش اصفهان وجود دارد، این است که تولیدکنندگان فرش مشهد و تبریز در اصفهان دفاتری زدهاند، برخی بافندگان هم از اینها مواد اولیه میگیرند و چون فرش تبریز راحتتر از اصفهان بافته میشود،
فرش تبریز را به سفارش این دفاتر میبافند. به نوعی راحتبافی باب شده است و این به دلیل برخی حساسیتهای بیجا هم هست. میشود کاری کرد که همان فرش اصفهان راحتتر بافته شود؛
مثلا همان گرهای که با دست میزنند را با قلاب بزنند اما تعصبها مانع میشود و بافنده هم صرفنظر میکند و به بافت تابلو فرش تبریز رو میآورد.
محسن پورقدیری که سالهاست فروش فرش اصفهان را در مسکو دنبال میکند، ادامه داد: در بازار اصفهان فرشهای نایین، اردکان، کاشان و گلیم فرش وجود دارد و مشتری هم خواهان آن است اما متاسفانه هیچکدام از اینها فرش اصفهان و بافت اصفهان نیست.
این به آن معناست که خریدار داخلی هم فرش اصفهان را نمیخرد. طبق آمار، بیشترین فرشی که در اصفهان فروخته میشود، فرش تبریز است. مغازهدار هم بیشتر تابلو فرش تبریز میآورد، چون مشتریاش هست.
موضوع مهمتر این است که اگر بخواهد فرش اصفهان بیاورد، پیدا نمیکند! بافنده و تولید تا این میزان کاهش یافته است. اگر همین روند ادامه داشته باشد، سالهای آینده بازار اصفهان چیزی از فرش اصفهان نخواهد داشت.
مثلا همین اواخر، سازمان بازرگانی میخواست بنا به بخشنامهای که شده بود، فرش دستباف را به جای هدیه سازمانی در نظر گیرد و برای مراسمی ۵۰ قطعه هدیه دهد. اما نتوانسته بود این ۵۰ قطعه را فراهم کند، چون نبوده است!
وی اضافه کرد: فروش فرش اصفهان بسیار کم شده است و اگر این فروش را با قم و تبریز یعنی دو شهری که فرش نفیس تولید میکنند مقایسه کنیم، متوجه میشویم که آنها هم صادرات قویتری دارند و هم فروش بیشتری، این فروش کمتر نیز دلایل مختلفی دارد؛
از یک سو از آنجا که دستمزد خوبی به بافندگان تعلق نمیگیرد، بافندگان فرش اصفهان رغبت کمتری به ادامه این شغل نشان میدهند و به کارهای دیگری میپردازند.
غیر از فرش هنری و نفیس که تعداد بافندگان آن در اصفهان انگشتشمار است، بقیه کارهای قابل قبولی که تولید میشود، فروش بالایی ندارند.
بهعنوان مثال، نمونه فرشی در قم با رقمی حدود دو میلیون تومان برای هرمتر به فروش میرسد، همان فرش در اصفهان به سختی یک و نیم میلیون فروخته میشود.
همین اختلاف قیمت کار فروش در اصفهان را بسیار سخت میکند. در عوض آنها فروش بهتری دارند، در نتیجه هزینه بیشتری به بافنده میدهند و بافنده را نگه میدارند، فرش بهتر و بیشتری تولید میشود و فروش در نهایت قویتر است و این چرخه ادامه دارد.
پورقدیری میگوید: بافندههای تکباف در اصفهان زیادند. یعنی کسانی که برای خودشان کار میکنند و تحت نظر استادکار یا کارگاهی نیستند.
این افراد آگاهی و اطلاعات خاصی در زمینه فرش ندارند، با سرمایهای اندک اقدام به خرید نقشه نامرغوب و از ردهخارج میکنند که نیاز بازار نیست.
مواد اولیه نامرغوبی هم تهیه و کار بافت را شروع میکنند. نتیجه این است که فرش نامرغوبی به اسم اصفهان با قیمت بسیار پایین فروخته میشود که کیفیت بد آن در ذهن مشتری میماند و آبروی فرش اصفهان را میبرد. این افراد را نه میشود از چرخه تولید منها کرد و نه نادیده گرفت.
این فروشنده فرش اظهار داشت: ما بهعنوان اتحادیه فروشندگان طرحی را ارایه کردهایم که متاسفانه استقبال نشده است.
خیلیها بنا بر دلایلی برای دیگران قالی نمیبافند؛ به خصوص خانمها. باید به کار تکبافها جهت داد.
فرش مراغه نمونهای از فرش مرغوب قم است که کیفیت خوبی دارد اما با قدرت خریدهای مختلف متناسب است.
به این معنا که اگر بهترین فرش قم پنج تا ششمیلیون قیمت دارد، فرش مراغه رج پایینتری دارد اما سالم و از کیفیت خوبی هم برخوردار است و نصف یا یک سوم این قیمت به فروش میرسد.
اما در فرش اصفهان اختلاف قیمتها یکدفعه زیاد میشود. در صورتی که نباید این جور باشد.
باید فرشهایی متناسب با قدرت خریدهای مختلف در بازار وارد کرد اما نه به این معنا که فرش ارزانتر، بیکیفیت باشد بلکه در تعداد رجها، سایز و طرح و رنگ تفاوت قایل شویم.
از طرف دیگر برای مسیردادن به تکبافیها هم باید مواد اولیه و رنگ را از طریق مرجعی به بافندهها بدهیم تا مواد نامرغوب را در دست نگیرند.
نقشههای خوب را هم میتوان با قیمت پایین به آنها داد. میشود نقشه دومیلیونی را به قیمت دو هزار تومان در اختیار این افراد گذاشت تا به سمت نقشههای بیکیفیت نروند.
اما همین دو هزار تومان را وقتی تعداد زیادی دریافت کنند، هزینه اصلی نقشه پوشش داده میشود. از این طریق فرشهایی با طیف قیمت به بازار میآید و خریدار دیگر بهانهای برای نخریدن به دلیل قیمت بالا ندارد. از طرفی با این کار تولید هم افزایش مییابد.
در قبالش بازار فرش هنری هم پاسخ داده میشود.
پورقدیری میگوید: چند سالی است که بازار فرش اصفهان در مسکو را پیگیری میکنم اما مدتهاست که فرش اصفهان در مسکو هم خریدار ندارد و بهعنوان یک اصفهانی مجبوریم فرش قم را برای فروش به مسکو ببریم که این مایه تاسف است.
زمانی هم که این موضوع را به تولیدکنندگان مطرح اصفهان منعکس میکنیم، ناراحت میشوند و نمیخواهند بپذیرند که ما از نیاز روز بازار جهان دوریم. تولیدکنندگان اصفهان واقعا بینظیرند اما اشکالاتی هم دارند، بازار و صحنه رقابت را نمیشناسند.
وی در مورد بازارهای هدف جدیدی که میتوان برای فرش اصفهان تعریف کرد، بیان داشت: زمانی بازار هدف ما اروپا بود و بیشترین فروش را هم در آلمان داشتیم.
فرش ایران به هامبورگ میرفت و از آنجا به همه جهان توزیع میشد اما کمکم این بازار از رونق افتاد و بازارها اشباع شد. نمایشگاه فرش ایران هم که در هانوفر و هامبورگ برپا میشد، از رونق افتاد و کار به جایی رسید که اروپا دیگر سهم چندانی در بازار فرش نداشت.
با فروپاشی شوروی، ثروتهای کلانی برای عدهای حاصل شد و روسیه بازار فرش اصفهان را در دست گرفت. بهطوری که اگر بازار روسیه در این چند سال نبود، فرش اصفهان به شدت مشکل پیدا میکرد.
در حال حاضر این بازار هم در حال اشباع شدن است. برزیل اکنون در وضعیت اقتصادی خوبی است و آفریقای جنوبی هم قابلیت این کار را دارد. البته هیچکدام به پای بازار روسیه نمیرسند. به احتمال زیاد هدف آینده فرش ایران بازار چین است؛ کشوری که روزی رقیب فرش ایران بود و اکنون دنباله روی روسیه است.
سرمایههای سرگردانی که این کشور دارد و به دلیل جمعیت زیاد، خریداران زیادی را هم برای فرش ایران فراهم میکند، دلیل این توانایی است.
در ضمن کشور چین به دنبال برندهای مطرح جهان است و فرش ایران هنوز هم در دنیا بهترین و گرانقیمتترین نمونههاست.
اگر اتاق ایران و چین بتواند نمایشگاه دایمی فرش ایران را در چین دایر کند و تجار ایرانی در آنجا سرمایهگذاری کنند، فرش ایران در طول سال معرفی میشود. به هیچوجه نباید این بازار را با برگزاری نمایشگاه چند روزه خراب کرد.
چون اقدام مقطعی در این زمینه فقط به بازار آسیب میزند. همیشه وقتی که بازار جدیدی برای ایران پیدا میشود، مرکز ملی فرش به اشتباه یک نمایشگاه چند روزه میگذارد و این بازار را از دست میدهد. چرا که خریدار خارجی برای دکوراسیون خود ظرف چند روز تصمیم نمیگیرد و بنابراین نمایشگاه کوتاهمدت فقط قیمتها را میشکند.
در این رابطه یک تاجر ایرانی مقیم فرانسه که در زمینه فرش ایران فعالیت میکند، گفت: در فرانسه وقتی صحبت از فرش نفیس میشود، فرش اصفهان را یاد میکنند و این فرش برای آنان سمبل کیفیت و هنر در هر جای جهان است اما مطابق سلیقه امروز آنها نیست و همان حالت نمادین را برایشان دارد.
علی حایری افزود: نام اصفهان با نام فرش در فرانسه مترادف است چون این محصول، هارمونی و هماهنگی زیادی با شهریت و جنبههای معماری تاریخی دارد و این برای اروپاییها تحسینبرانگیز است که حتی در فرش هم بحث فرهنگ و تاریخ و معماری مورد توجه قرار گرفته است اما اوضاع فرش اکنون اصفهان یک چیز است و سلیقه بازار چیز دیگر و این دو، دو راه جداگانهای را طی میکنند.
وی ادامه داد: در اروپا فرش، دخالت کاملی در دکوراسیون داخلی و نحوه چیدمان و ساخت بنا دارد ولی فرش اصفهان این خواسته را تامین نمیکند. همان جنبه سنتیاش را دارد و شاهکار ظرافت است. هیچکدام از فرشهایی که در بازار ایران میبینم، ارتباطی به بازار فعلی اروپا ندارد.
حایری اضافه کرد: تلفیق این سبک با نیاز اروپا کار بسیار سختی است اما ممکن است، ضرورت اولیهاش هم این است که بازار اروپا را بشناسند.
مساله رنگ بیشتر از طرح اهمیت دارد، رنگ هر سال عوض میشود و با دکوراسیون داخلی و طرح پارچههایی که رنگ آمیزی آنها مطابق مد است، تناسب پیدا میکند.
وی گفت: طبق آماری که دارم در سال ۱۹۹۰ حدود ۷۵درصد قالی مصرفی فرانسه، قالی ایرانی بود اما الان حدود پنجدرصد است و بیشتر فرش هند، پاکستان و افغانستان خریدار دارد.
ایران حدادگر، عضو هیات مدیره انجمن طراحان و نقاشان فرش اصفهان هم که از طراحان صاحب سبک اصفهان است، به شرق میگوید: طرحهای مورد پسند جهان، طرحهای ساده بیرنگ و رنگهای خواب است، آنها نقش و نگار پیچیده را نمیپسندند و به همین دلیل تجار آنجا زیاد با فرش اصفهان موافق نیستند.