با ورود تکنولوژی های روز دنیا به کشور و استفاده از ماشین آلات اروپایی، آگاهی از واژههای تخصصی انگلیسی صنعت فرش نیز امری لازم و حیاتی میباشد. لذا در این مطلب سعی به جمع آوری واژهها و کلمات انگلیسی مربوط به فرش ماشینی و ترجمه فارسی آن کردهایم.
در صورتی که واژه انگلیسی خاصی مدنظر شما بود که در این لیست وجود ندارد، می توانید از قسمت دیدگاه (نظرات) آن را اعلام دارید تا بلافاصله معنی فارسی آن برای شما منتشر گردد.
Area rugs: فرش هاي کفي– قاليچه يا فرشي که فقط قسمتي از کف را بپوشاند ( مثلاً چون بقيه کف از چوب يا مرمر است)
Auxiliary weft : پود کمکي – پود کاذب در بافت لوپ
Axminster : سبک بافندگي آکس مينسترکه در قرن هجدهم در آکس مينستر انگليس به وجود آمد. در اين روش ريشه هاي نخ خاب را به طور جداگانه از روي ماسوره برداشته و در فرش قرار مي
دهند.
Beater : بيتر – زننده – کتک زن تکميل
Binding warp : چله شل باف – چله بافت
Blurred contour : خطوط محو در نقشه
Boarded carpet : فرش هاي حاشيه دار
Body carpet : فرش بدنه – فرش هاي طرح دار يا ساده با پهناي برابر يا کمتر از ??? سانتيمتر
Border : طره قالي – حاشيه نقشه
Border line : خطوط حاشيه طرح
Braided carpet : فرش قيطاني – کفپوش هاي دو رويه اي که خاب ندارند و از به هم دوختن قيطان و ريسمان به وجود مي آيند.
Broadloom carpet : فرش برادلوم– فرش عريض- عموما به فرشهايي اطلاق مي شود که عرض آنها از ?? فوت بيشتر باشد. اصطلاح برادلوم به بافت خاصي تعلق ندارد و فقط مربوط به عرض است.
Broken pattern : نقشه شکسته- شکسته شدن نقشه بافت بعلت اشتباه بافنده يا خرابي کارت نقشه
Broken pick : پود شکسته – کمبود قسمتي از پودکامل و اصلاح نشدن آن توسط بافنده
Brushing : برس زني
Brussels carpet : قالي بروکسل – فرش خاب حلقه اي از جنس نخ هاي پشمي يا فاستوني که در ماشين هاي مجهز به ژاکارد بافته مي شود. اين فرش را بر اساس تعداد رنگ (سه رنگ، چهار رنگ،… تا شش رنگ) مي شناسند. بعضي ها نام Body Brussels به آن داده اند.
Buckling : بغ کردن- موج دار شدن- فرشي که به خاطر موج دار بودن نمي توان روي زمين پهن کرد.
Carpet tile : قطعه فرش – عموماً به فرش هاي مربعي شکل گفته مي شود که اندازه آنها ?? در ?? اينچ است و از فرش هاي عريض برش داده مي شوند.
Carpet surface : رويه فرش
Carpet with shadow effect : فرش سايه نما
Carriage rail : ريل تيغ
Carving : کنده کاري – برجسته زني
Chain warp : چله شل باف
Chenille Axminster : نامي که اشتباهاً به فرش هاي شنيل داده اند.
Chenille carpet : فرش شنيل- نوعي فرش ماشيني لوکس و گرانقيمت که براي خاب از نخ شنيل و براي تار از پنبه اسفاده مي کنند. تعداد رنگ آن نامحدود است. به خاطر نحوه تغذيه نخ هاي رنگ به دستگاه که شبيه آکس مينستر است، بعضي ها به اشتباه شنيل آکس مينستر گويند.
Chor : رنگ
Clinging : گيرکردن نخ به نخ مجاور يا چيز ديگري
Cloth take-down : قسمت پيچش
Coarse rug : افرش ضخيم – فرش با خاب زياد
Cob webbing : تارعنکبوتي- حالت شديدتر پرزدهي فرش که الياف آزاد سطح فرش به هم چسبيده و تشکيل تارعنکبوتي مي دهند.
Color frame : تعداد رنگ ماشين بافندگي
Comber board : کمبر برد– صفحه سوراخدار بالاي ميل ميلک هاي ژاکارد که هارنيش از آنها عبور مي کند.
Computer grade carpet : فرش هايي که به خاطر توليد کمتر الکتريسيته ساکن، در زير يا محيط اطراف کامپيوترها استفاده مي شوند.
Cone : بوبين – دوک – بسته نخ
Contract carpet : فرش سفارشي
Contracted cloth : کچلي – قسمتي از فرش که ارتفاع خاب کمتري دارد
Contraction : کچلي خاب
Cop winding : کوپس پيچي
Corinthian : سبک کرينت (آکس مينستر) که نقشه در پشت فرش ديده نمي شود.
Creeling : پرکردن بوبين هاي خالي قفسه با بوبين هاي پر
Creep operation : حالت تک ضربه
Creep speed : سرعت تک ضربه
Cropping : روکارگيري قالي
Cross section : سطح مقطع
Crossing : چپ راست گيري چله
Crossing point : انقطه همسطحي وردها
Cross shed position : نقطه همسطحي دهنه ژاکارد – دهنه کار متقاطع
Crushing : نمدي شدن – حالتي که ضخامت فرش بر اثر نيروهاي ديناميکي يا استاتيکي کاهش مي يابد.
Dancing roller : غلتک کشش آهار
Day laborer : کارگر روزمزد
Day work : روزمزدي
Dead pile : خاب مرده – خاب ساکن
Dead point : انقطه مرگ
Decorative rug : قالي تزئيني
Deflecting roll : غلتک راهنما
Density : تراکم – تراکم تاري يا پودي
Direct beaming : چله پيچي مستقيم
Double cloth loom : نام ديگر ماشين هاي بافندگي Face-to-Face
Double loop : حلقه دوبل
Double pick : عيب دوپودي ( دو پود در يک دهانه قرار مي گيرند )
Double pile : گره دوبل – نقاطي از نقشه که در آنها دو نخ خاب بافت مي روند.
Double point : گره دوبل – نقاطي از نقشه که در آنها دو نخ خاب بافت مي روند.
Dummy weft : پود کاذب – پود فرعي
Edging : حاشيه دوزي
Edging blade : تراز کردن هارنيش ها
Erection : نصب ماشين آلات
ESD (Electrostatic Discharge) carpet : فرش ESD – فرش هايي که ولتاژ الکتريسيته ساکن آنها کمتر از ??? ولت است و براي محيط هاي الکتريکي مناسب هستند. اين فرش ها را با چسب هاي رسانا به زمين متصل مي کنند.
Face to face carpet : فرش رويه به رويه – فرش به هم چسبيده – فرش رودر رو
Fading : کم رنگي – کاهش تدريجي رنگ فرش براثر نور طبيعي و مصنوعي يا گازهاي مخرب
Fell : لبه کار – لبه فرش در امتداد دفتين
Felting : نمدي شدن – تغيير حالت سطح فرش به خاطر فشرده شدن الياف خاب
File cut : دندانه تيغ شيرينگ
Fillamentation : رشته رشته شدن – فيلامنتي شدن – رشته هاي شکسته اي که از بدن نخ بيرون مي آيند.
Filling brake : اترمز نخ پود
Filling contraction : جمع شدگي پود (بافندگي)
Float : نخ شناور – نخ نبافت
Floating dead pile : خاب مرده شناور
Floating : شناور – حالتي که خاب مرده در داخل فرش به صورت شناورحرکت مي کند.
Floral : فرشي که در آن نقش شاخ و برگ و گل و بوته باشد.
Fluff : اپرز – موها و الياف نرم و کوتاه – کرک
Fluffing : پرزدهي – پرزهاي روي فرش که از مرحله توليد باقي مانده اند اما پس از استفاده يا
تميز کردن محصول از بين مي روند.
Folded yarn : نخ چند لا
Foot traffic unit : پاخوردگي- تعداد راه رفتن شخص در يک محل مشخص را گويند. اين پارامتر به چهار دسته تقسيم مي شود: ? (سبک: کمتر از ??? بار در روز ?) (متوسط: ??? بار تا ???? بار در روز ?) سنگين: ???? تا ????? بار در روز ?) فوق العاده سنگين: بيش از ?? هزار بار در روز
Frame : دستگاه – ماشين – وسيله – ورد – رنگ
Frieze yarn : نخ فريز– نخ هايي با تاب بالا که به ظاهر فرش حالت برآمدگي يا بوکله مي دهند.
Fringe : ريشه
Fringing : ريشه دوزي
Fuzzing : پرزدهي- سطح پرزدار فرش که به واسطه بيرون زدن الياف بر اثر سايش به وجود مي آيد.
Grading : درجه بندي
Grey cloth : چبرزنت – کرباسي
Grind stone : سنگ تيغ
Hair carpet : فرش موئي – فرشي که از الياف حيواني نظير بز و اسب و ساير حيوانات رمه بجز گوسفند بافته مي شود.
Hairiness : موئي شدن – پرزدهي سطح فرش که با برس و مکش خارج نمي شود.