فرش ایرانی در تنگنای رقابت جهانی
فرش، برند برای ما در عرصه بین الملل است و همه، فرش را با نام ایران میشناسند. صادرات این هنر دستی سنتی ما، طی دهههای گذشته رواج داشته است.
اما با وجود چنین بستر آمادهای، هنوز هیچ یک از تولیدکنندگان نتوانسته آنگونه که شایسته است، برندی تجاری برای فرش ایرانی در جهان بسازند. از دیگر سو، برخی از افراد سودجو نیز با ارائه فرش بی کیفیت به مشتری خارجی، به تخریب ذهنیت بازار کمک کردند.
طرف دیگر مشکل صادرات فرش، قیمت ارز است که همیشه برای همه تولیدکنندگان مشکل ساز بوده و کماکان هم هست. غیر واقعی بودن قیمت ارز، امکان عرضه فرش با قیمت رقابتی به بازارهای جهانی را از تولیدکنندگان سلب کرده است. در واقع وقتی دلار نفتی به بازار داخلی میآید، از آنجایی که برای تولید نفت، هزینه زیادی نمیشود، به نوعی رقابت میان نفت و دیگر تولیدات منجر میشود که درعمل همه متضرر میشوند.
سالهای سال است اقتصاددانان از دولتها خواستهاند، ارز نفتی را از بازار جمع کند. گرچه شاید در ظاهر، این اقدام دولت، به بالا رفتن قیمت ارز منتهی شود، اما نتیجه اصلی آن، رقابت پذیر شدن کالاهای ایرانی در بازار بین المللی است. بد نیست بدانیم، بیشتر کشورها، به ویژه کشورهایی که به سرعت به توسعه رسیدند، بهطور مصنوعی قیمت ارزهای خارجی را در کشورشان بالا بردهاند تا تولیدکنندهشان بتواند قیمت تمام شده تولیدات را به اندازهای پایین بیاورد که تولیدکنندگان دیگر کشورها را به زانو در آید.
فرش ماشینی بنیه مالی قوی میخواهد
امیرحسین هنرمند، مدیر فروش کارخانه فرش ماشینی در کاشان با توجه به مشکلات فعلی صنعت فرش ماشینی کشورمان میگوید: کارخانه ما فعال است و با حدود ۳۰ درصد ظرفیت مشغول به کار هستیم.
وی اوضاع تولیدکنندگان فرش ماشینی را بحرانی نمیداند و توضیح میدهد: در کل صنعت فرش ماشینی اوضاع خوبی دارد به شرطی که الزامات آن فراهم باشد. سیکل تولید فرش ماشینی اینگونه است که مواد اولیه باید با قیمت ثابت خریداری شود. در واقع همه تولیدکنندگان با یک قیمت خریداری میکنند و همه هم با قیمتی ثابت مشخص میفروشند. این در صورتی است که فرشها با کیفیتهای برابر باشند. یعنی نوع ماشین و مواد اولیه یکی باشد.
هنرمند ادامه میدهد: الان ماشین فرش ۲۰ میلیونی تا ۱۰ میلیاردی داریم. در واقع همه آنهایی که با ماشین ۲۰ میلیونی کار میکنند، قیمت خرید و فروش مشخص و برابری دارند. کسی که ماشین ۲۰ میلیونی دارد، تولیدش را متری ۳۰ هزار تومان میفروشد و قیمت فرش با ماشین تولید شده با ماشین ۱۰ میلیاردی، ۲۰۰ هزار تومان در متر است. این تفاوت به دلیل کیفیت است که در ماشینهای مختلف، متفاوت است. ولی در ماشینهای با کیفیت برابر، قیمت ثابت است.
این مدیر فروش فرش ماشینی با اشاره به مقدمه بالا، به بیان تفاوت کار تولیدکنندگان میپردازد و توضیح میدهد: در این میان، هرچقدر که تولیدکننده بنیه مالی قوی تری داشته باشد، سود بیشتری میبرد، چون مواد اولیه را نقدی میخرد و فرش را نسیه میفروشد.
ما سه نوع رویکرد با تولید فروش ماشینی داریم. نوع اول این است که تولیدکننده مواد اولیه را نقد میخرد و نقد میفروشد. دوم حالتی است که نقد میخرد و نسیه میفروشد. در این دو حالت واحد تولیدی سود میبرد. اما حالت سوم آنهایی هستند که مواد اولیه را نسیه میخرند و فرش را نقد میفروشند. این سومیها سود نمیبرند و عموماً دچار مشکل میشوند.
امیرحسین هنرمند برای گفته خود مثالی میزند: در حالت متوسط برای کارخانهای با ماشین ۲ میلیارد تومانی، ۳۰ فرش در روز تولید میشود که اگر همه چیز نرمال و متوسط باشد، بهطور میانگین باید هر کدام ۱۵۰ هزار تومان سود بدهد. این رقم برای کسی است که مواد اولیه را نقد میخرد و نسیه میفروشد بالای ۲۰۰ هزار تومان میشود و برای کسی که مواد اولیه را نسیه بخرد و نقد بفروشد، کمتر از ۵۰ هزار تومان که تقریباً هزینههای جاری را پوشش میدهد و سودی باقی نمیماند.
این مدیر فروش کارخانه تولید فرش ماشینی با توضیحات بالا نتیجه میگیرد: علت زیانده بودن کارخانههایی که دچار مشکل هستند، این موضوع است. اما در کنار این، چک برگشتی، کلاه برداری و… نیز پیش میآید که موضوعی علی حده است.
کاهش صادرات فرش ایرانی؟
بازار داخلی فروش ماشینی گرچه رونق نسبی دارد، اما صادرات است که میتواند این صنعت را شکوفا کند. برخی از تولید کنندگان از کاهش صادرات صحبت میکنند، اما فعالان بازار فرش ماشینی در مورد کاهش صادرات، متفق القول نیستند. ظاهراً برخی از صادرکنندگان توانستهاند، بازار رقبای داخلی را در دست بگیرند.
هنرمند معتقد است: بازار صادرات فرش ماشینی ایران هر روز محدودتر میشود. علت آن هم ورود فرش چینی ارزان قیمت است. وی میافزاید: میتوان گفت از اول سال ۹۶ صادرات تقریباً به صفر رسیده است و فقط به عراق و اندکی هم به پاکستان صادر میشود. چین همه منطقه ما را پوشش داده است.
وی در انتهای گفتگوی خود با روزنامه، تاکید میکند: حدود نیمی از مواد اولیه خارجی است که با دلار خریداری میشود، اما به ریال فروخته میشود. اگر توان فروش به دلار بود، سوددهی کارخانهها بسیار متفاوت بود.
مشکل فروش، مشکل مالی
جلوگیری از افزایش نرخ ارز متناسب با تورم، گرچه به ظاهر بهنظر میرسد مفید است، اما در حقیقت مشکل عمده تولید است. اقتصاد دانان
از ابتدای دهه پنجاه، همواره به دولتها هشدار دادهاند که وارد کردن دلار حاصل از فروش نفت، تولید را فلج و در دراز مدت از میان میبرد.دکتر رضا بوستانی، کارشناس اقتصاد، مسئله صادرات را دارای معضلاتی میداند که همه بخشها را تحت تاثیر قرار داده است. وی میگوید: در حال حاضر وضعیت ارزی ما طی یکی دو دهه اخیر به این صورت است که ارز به شدت به واسطه تورم داخلی افزایش پیدا میکند و در نتیجه درآمد تولید کنندگان و صادرکنندگان نسبت به هزینه ریالی، رشد کمتری دارد. مثلا هزینههای مسکن را در نظر بگیریم. هزینه ای که یک کارگاه تولیدی باید بابت ساختمان بپردازد، به طور مداوم در حال افزایش بوده و هست، در حالی که قیمت دلار افزایش متناسب نکرده است. در نتیجه اگر تولیدکنندهای از صادرات کسب درآمد میکند، به مرور سودش کم و در نهایت از میان میرود.
وی توضیح میدهد: تولید کننده، دلار ناشی از صادرات را به کشور میآورد و بخش قابل توجهی از آن هزینه میشود، چون وقتی به ریال تبدیل میشود، به دلیل واقعی نبودن قیمت ارز و پایین بودن آن، ارزش واقعی دلار ناشی از صادرات از دست میرود. حالا به این هزینهها، دستمزد را هم باید اضافه کرد که نسبت به بهرهوری پایینی که دارد، بسیار بیشتر از تغییرات قیمت بالا میرود.
دکتر بوستانی هزینههای تولید را غیرمتناسب با افزایش قیمت ارز میداند و تاکید میکند: تولید کننده با تورم بزرگی در هزینههای ریالی روبروست در حالی که درآمد ارزیش تغییر زیاد و متناسبی نمیکند. چرا که قیمت ارز به اندازه لازم رشد نمیکند. در واقع به هزینههایش به اندازه تورم و بیشتر اضافه میشود ولی به درآمدش که ارزی است، اضافه نمیشود که به دلیل سیاست کاهش قیمت ارز است.
این کارشناس اقتصاد کشورمان در ادامه به کاهش تولید و افزایش واردات اشاره میکند و دلیل آن را بی توجهی به نرخ ارز میداند و میافزاید: روند جلوگیری از افزایش متناسب نرخ ارز باعث میشود که اگر صنعتی هم شکل گرفته باشد و سودآوری داشته باشد، به مرور از بین برود. اتفاقی که در برابر دیدگان ما افتاده است.
بوستانی تاکید میکند: تا این مشکل حل نشود، به صادرات هیچ محصولی نمیشود حتی فکر کرد.
دلار نفتی، قاتل صادرات
شاید کسی حتی به این موضوع فکر هم نمیکرد که سیاستهای نادرستی که از ابتدای دهه ۵۰ اعمال شد، شرایطی را فراهم آورد که نفت بلای جان تولید شود.
این سیاست بعد از انقلاب هم ادامه پیدا کرد و حتی در زمان جنگ نیز، دولت با وارد کردن ارز نفتی به بازار، قیمت آن را کاهش میداد یا ثابت نگه میداشت. دکتر بوستانی در این مورد میگوید: تا وقتی ما دلار ناشی از صادرات نفت را در بازار میفروشیم و باعث کاهش نرخ ارز میشویم، هیچ صادراتی صورت نمیگیرد. وی توضیح میدهد: صنعت نفت بهرهوری بالایی دارد و با هیچ صنعت دیگری قابل قیاس نیست. چاهی زده میشود و محصول استخراج و فروخته میشود. این را قیاس کنید با مثلا تولید فرش که برای هر متر آن باید چقدر کار انجام شود. ما با وارد کردن دلار ناشی از صادرات نفت به بازار، نفت را رقیب همه صنایع کردهایم و هیچ صنعتی امکان رقابت با آن را ندارد.
به گفته این اقتصاددان: ما در ایران تورم داریم که هزینههای ریالی هر روز افزایش مییابد، و اندازه تورم بیشتر از خارج است. بحث یکی دو روز نیست، چند دهه همین اتفاق افتاده است. نیرویی وجود دارد که در حال بزرگ شدن است، بعد از یکی دو دهه باعث شده قیمتهای تولید ما انقدری بالا برود که امکان رقابت وجود نداشته باشد.
عرضه صحیح نداریم
برای صادرات یک محصول، ابتدا لازم است آن محصول به بازار بین المللی معرفی شود. اما این فقط برای شروع است. تضمین کیفیت از مهمترین موارد است که عموماً صادرکنندگان ما با آن در گیر هستند.
دکتر بوستانی توضیح میدهد: در مواردی ما تولیدکننده بومی داریم و بهطور سنتی محصولی را تولید میکنیم. اما مشکل بزرگ ما توزیع است. فرض کنید در یک کارگاه کوچک خانگی فرش دستی تولید میشود. بعد از آن، باید مکانیزمی برای جمع آوری، ارزش گذاری و صادرات وجود داشته باشد. این مسیری طولانی است. کسی که آنها را جمع میکند، هزینههای زیادی بابت انبارداری، نگهدای و تامین مالی باید بپردازد و این باعث میشود، قیمت تمام شده بالا و بالاتر برود.
این اقتصاددان کشورمان پیشنهاد میکند: اگر شرکتهایی داشته باشیم که بتوانند سفارش بافت قالی بگیرند و به طور مستقیم و بدون واسطه به دست مشتری برسانند، هزینه کمتری میشود و قیمت رقابتیتر میشود. صادرات فرشهای خاص که به صورت تکی باشد هنر محسوب میشود و ارزش هنری دارند، ولی فقر را از بین نمیبرد، اشتغال ایجاد نمیکنند. وقتی به تعداد زیادی بافته شود و در مسیری باشد که به درد بازار هدف بخورد، میتواند از منابعی که از محل صادرات میآید سهم بیشتری داشته باشد. این روشها میتواند بازار ایجاد کند.
برند نداریم
اعتمادسازی و تضمین کیفیت در دنیای امروز اساس صادرات است. شرکتهای بزرگ تولیدی در دنیا، هزینههای هنگفتی را برای اعتماد سازی
میکنند. دکتر بوستانی توضیح میدهد: مسئله دیگری که در مورد فرش داریم این است که فرش ایرانی خودش برند است، اما کمپانی توانمندی که برند بازاری ایجاد کرده باشد نداریم. برندی که در جهان شناخته شده باشد و اطمینان بازار را به دست آورده باشد. ما اگر بتوانیم شبکه سفارش دهی برای فرش ایجاد کنیم ــ مثل سایت علی بابا که برای تولیدکنندههای خرد چینی بازار ایجاد کرده است ــ شاید بتوان تا حدودی این مشکل را حل کرد. البته در کنار آن باید نهادی باشد که کیفیت را تضمین کند. در واقع، در کنار برند سازی شبکهای ایجاد شود که محصولات بدون واسطه از طریق نهاد سوم به دست مصرف کننده برسد.
دکتر بوستانی در ادامه به مشکل دیگری که در جابجایی پول وجود دارد اشاره میکند و میگوید: اخیراً برخی از فروشگاههای اینترنتی این کار را کردهاند، اما چون نظام
بانکی ما به نظام بین المللی متصل نیست، نمیتوانیم از این موقیعت استفاده کنیم. یک روش این است که شروع کنیم به ساختن زیرساختهایی که تولید کننده بتواند با هزینه کم بازاریابی کند، به شرطی که تضمین کنندهای برای کیفیت وجود داشته باشد.
دکتر رضا بوستانی در پایان گفتگوی خود با روزنامه تاکید میکند: وقتی وضعیت صادرات اینگونه است، هیچ تضمینی وجود ندارد که برندی شکل بگیرد و صادرات رونق پیدا کند.
بازار فرش بد نیست
بهبود نسبی اوضاع روانی بازار و شروع افزایش نرخ ارز، نوید بهبود شرایط صادرات را میدهد. محمدحسین ابراهیمی، فروشنده عمده فرش در این باره به گزارشگر روزنامه میگوید: بازار فرش ماشینی آنقدرها بد نیست، معمولی است. اما یک تصوری از بازار وجود دارد که مربوط به آخر دوره دولت نهم و دهم است. در آن دوره قیمتها به شدت بالا میرفت و باعث شده بود مشتریها از ترس خاور خاور فرش بخرند، این روند معقول و معمول نبود و به خاطر شرایط آن دوره بود. برخی تصور میکنند باید شبیه آن دوره باشد، در حالی که در آن دوره، بهطور کوتاه مدت فرش خریده و بازار اشباع شده بود. اما حالا بازار استرس ندارد و مشتری نگران نیست طی مدتی کوتاه قیمت تغییر آنچنانی کند. برای همین با صبر و حوصله خرید میکند.
ابراهیمی ادامه میدهد: در مجموع رکود در بازار وجود دارد، ولی زیاد نیست. اندکی شرایط بهتر از این شود، میتواند گفت معقول و مطلوب است. صادرات فرش ماشینی هم اوضاعش بد نیست. البته بازار جهانی به دنبال فرشهای دست بافت است. الان از صادرات فرش دست بافت به ویژه به ایالات متحده استقبال زیادی میشود. فرش ماشینی ایران بیشتر در عراق، اقلیم کردستان عراق، کشورهای حاشیه خلیج فارس، پاکستان، افغانستان و اندکی هم هند مشتری دارد. البته صادراتی هم به کره و دیگر کشورها صورت گرفته است که زیاد نبوده؛ در مجموع میتوان گفت وضعیت فرش ماشینی مطلوب است.
وی در مورد صادرات معتقد است: اگر ما میخواهیم صادرات مطلوب داشته باشیم باید آنقدر قیمت عرضه را مناسب کنیم که رقبای بین المللی توان رقابت نداشته باشند. مثلا عربستان سعودی برای حرمین شرفین سال گذشته یک میلیون متر مربع فرش ماشینی از ترکیه خریداری کرد. علت اینکه از ایران نخرید، قیمت آن بود. ما باید بتوانیم قیمت تمام شده را پایین بیاوریم. عربستان هر دو سال یکبار همین خرید را انجام میدهد و الان در حال سرمایه گذاری برای تولید فرش است تا خودشان تولید کنند. این به خاطر قصور ما است. طمع فروش با قیمت بالا باعث شد که بازارهای خود را از دست بدهیم و آن را به رقبا واگذار کنیم.این فروشنده عمده فرش ماشینی کشورمان در ادامه به برخی دیگر از رفتارهایی که باعث عدم اعتماد به مشتریهای بین المللی شده اشاره میکند و میافزاید: الان با تجار افغانستانی صحبت کنید، همه از بازار فرش ماشینی ایران گله دارند و میگویند سر ما را کلاه گذاشتهاند. چرا که فرش با نخ مرغوب سفارش دادند، ولی چیزی که تحویل گرفتند، بی کیفیت بود. از این گونه کارها در بازار شده و باعث شده اعتبار ما زیر سئوال برود.
محمدحسین ابراهیمی در پایان به موضوع قیمت ارز نیز اشاره میکند و میافزاید: نکته دیگر، قیمت ارز است. نرخ ارز باید به همراه تورم افزایش پیدا میکرد تا صادرکننده ضرر نکند. کاهش و ثابت نگه داشتن دستوری قیمت دلار، باعث ضرر تولیدکنندگان است. به جز، باعث میشود که ارز در یک دوره به شکل تصاعدی افزایش پیدا کند.