سه رکن طراحی قالی
طراحی ، طراح ، طرح
به جهت ا رتباط مستقیم فرش با موضوع طراحی آن ، همواره مبحث طراحی فرش از موضوعاتی بوده است که در ارتباط با آن قیل و قال فراوانی بوده و گفته ها و نوشته های زیادی را بخود اختصاص داده است و کمتر مطلبی در ارتباط با فرش می توان یافت که به این موضوع اشاره ای ولو گذارا و کوتاه نداشته باشد .
اما در میان اینهمه مطا لب روا و ناروا ، مع الاسف آنچه کمتر به چشم میخورد ، تحقیقات کارشناسا نه وعلمی ، بدورازا فراط وتفریط هاست ، که تعریفی جامع الاطراف از این موضوع ارا ئه نماید ، اگر هم بوده است یا گنگ و مبهم بوده یا حق مطلب را ادا ننموده است و یا حد اقل آنکه بنده ندیده ام .
دراکثرکتب ومقالاتی که دررابطه با موضوع کلی طراحی فرش می بینیم ، معمولا بیش وپیش از نکات علمی وفنی ، و نقد ونظر های کارشناسانه ، گلایه ها یی از این دست بچشم می خورد که : در حق طراحان اجحاف شده …. نامی ازطراحان بر فرشها دیده نمی شود ….. طراحان را صاحبان سرمایه و تجاراستثمار نموده ا ند….. ووو که ا لبته براهل حقیقت پوشیده نیست که این جملات اغراق آمیز ، بیشتر برای بازار گرمی و سیاهه افزایی است تا بیان واقعیات یا دلسوزی برای طراحی وطراحان قالی .
و البته این بهانه ها بی پاسخ نیست ودرکوتاه سخن آنکه مگر بر اینهمه آثار تاریخی اعم از ابنیه و ظروف واشیاء وبافته ها وتافته های بی شمار ، نام طراح حک یا نوشته شده است؟ و به هردلیلی که بر اکثریت آنها نام طراح نیست به همان دلیل برفرش هم نیست ، وتازه چنانچه بنا باشد به تناسب نقش ، نام عوامل فرش برآن حک شود ، مگر نقش رنگرزان وبافندگان وسایرعوامل کمتر از طراحان است ؟ و چرا نامی از آنان نباشد؟ پس این سخنان چندان سخن منطقی و معقول و واقع بینانه ای نیست .
لکن ناگفته نماند که به استناد تحقیقات وتجارب گذشته معتقدم دلیل عدم وجود نام طراحان برفرش ، هیچکدام ازآن دلایل واهی مذکور وامثالهم نبوده بلکه بنظرمی رسد دلیلی که مانع از وجود نام طراح برفرشها بوده است اینکه، طراح به تنهایی تمام یک قالی نیست بلکه جزئی ازاجزاء بوجود آورنده آن است ، بگونه ایکه تا همین سه دهه اخیر طراحی فرش صنف مستقلی نبوده و طراحان فرد مستقلی خارج از تشکیلات تولید فرش نبوده اند و چنین نبود که طراح ، طرحی بکشد و آن را بفروشد و یا سلیقه خود را اعمال نماید ، بلکه به سفارش تولید کننده و یا حتی در استخدام تولید کننده به طراحی می پرداختند و این اصلی ترین دلیل و عاملی است که در گذشته نام و نشان چندانی از طراحان بر قالی نمی بینیم ، مگر آنکه طراح ، نقش تولید کننده را نیز بعهده داشته است و به همین جهت در گذشته نادر طرحی را می توان یافت که بنام طراح مشهور بوده و نامی از آن بر قالی باشد تا چه رسد به آنکه همانند امروز نام طراح تمامی بقیه عوامل قالی را تحت تاثیر قرار دهد و قالی بنام طراح خوانده شود . ( البته چنانچه عمری باقی بود در فرصتی دیگر به بررسی نکات مثبت و منفی این پدیده خواهم پرداخت)
از سویی دیگر چون طرح فرش بر روی کاغذ شطرنجی یک اثر هنری بمثابه یک نقاشی نیست و اکثرا بصورت یک چهارم و یا حتی مقطعی است ، لذا آنچه آنرا یک اثر هنری می کند تلاش بافنده و حمایت تولید کننده بوده است . و از همین روست که طراحی فرش از نظر کاربردی هرگز رشته و شغلی مستقل از فرش نبوده و نمی تواند باشد چرا که موضوع این علم فرش است . هر چند که امروزه در ظاهر امر، طراحی فرش از مراحل تولید فاصله گرفته و مستقل بنظر می رسد .
چنانچه بخواهیم بیش ازاین به حواشی بپردازیم از هدف اصلی این نوشتار که همانا تعریف روشن سه رکن طراحی فرش ا ست بدورمی ا فتیم ، لذا به همین کوتاه بسنده نموده وبه اصل مطلب می پردازم :
بی شک لازمه ورود در مبحث طراحی فرش ، شناخت و تعریف جامع و مانعی از سه رکن اساسی و نقش آفرین در این زمینه یعنی طراحی ، طراح و طرح است ، چرا که بدون شناخت و ارائه تعریف دقیقی از آنها هر آنچه بگوییم و بنویسیم عباراتی نا رسا و جملاتی گنگ و مبهم خواهند بود که نه تنها کمکی به روشن شدن موضوع نخواهند کرد بلکه آنرا پیچیده تر نیز خواهند نمود . مع الاسف تا به امروز ، در هیچ مطلب ونوشتاری تعریف جامع و مانعی بر این سه رکن یافت نمی شود (یا بنده نیافتم) ، تعاریفی که بطور دقیق و مستدل جایگاه و نقش طراحی ، طراح و طرح را معین نماید ، بگونه ایکه با آن تعاریف بتوان بطور روشن و واضح مصداق ها را شناخت و سنجید .
و البته هدف اصلی از این نوشتار نیز ارائه همین تعاریف است که بدان می پردازیم :
طراحی فرش را می توان بعنوان زیر گروه طراحی بحساب آورد که سبک و روشی مختص به خود را داراست وملزم به رعایت قواعد واصولی خارج از وجود خود است ( الزام به رعایت قواعد تولید و اصول فنی بافت ) وازآنجائیکه ریشه در نگارگری دارد ، هرآنچه در نگارگری مجاز ومقبول است ، می تواند در طراحی فرش داخل شود ، مشروط برآنکه با عرف معقول و مقبول ونکات فنی فرش همخوا نی و مطابقت داشته باشد . لذا در تعریف طراحی فرش بعنوان رکن اول می گوییم :
طراحی فرش ، نگارگری و نقاشی در چهار چوب اصول و قواعد فنی بافت و تولید فرش است .
اینک نوبت به طراح فرش می رسد تا تعریفی از آن ارائه دهیم ، بگونه ایکه حوزه عمل و وظیفه و رسالت فرد طراح را به روشنی تبیین نماید و این امر بدون توجه به تعریف طراحی و طراح ، ناقص خواهد بود ، چرا که عمل به تعریف طراحی فرش ، وظیفه طراح بوده و عینیت بخشیدن به تعریف طراح فرش ، رسالت فرد طراح می باشد ، لذا طراح فرش را بعنوان رکن دوم چنین تعریف می کنیم :
کسی که توان رسم یک وجود عینی یا ذهنی را به صورت تجریدی و به شکل دوبعدی منطبق با اصول و قواعد بافت فرش دارا بوده و قدرت تجسم مجدد زیباییهای تجرید شده آنرا با رنگ و پرسپکتیو در نمود قالی به صورت سه بعدی ، همانند اصل آن در ذهن بیننده داشته باشد .
طرح فرش بعنوان ما حصل دو تعریف گذشته ، علاوه بر آنکه باید تعریفی مجزا داشته باشد ، در ضمن باید در هماهنگی و همسانی کامل با آن دو تعریف ، بعنوان سه عنصر مجزا بتوانند تشکیل دهنده پدیده واحدی بنام طرح فرش باشند ، لذا در تعریف طرح فرش بعنوان رکن سوم می گوییم :
نقشی است که با رعایت قواعد فنی و مراعات عرف معقول و مقبول فرش ، بر روی کاغذ شطرنجی مخصوص ، صرفا به جهت تولید فرش طراحی شده باشد .
توضیح : منظور از عرف معقول و مقبول در این نوشتار آنست که بکار گیری موتیف ها و المان ها و نقوش و رنگ به گونه ای باشد که مورد تایید و قبول خبرگان عرصه فرش باشد .
به امید حق چنانچه در آینده فرصتی بود با توجه به این تعاریف به سیر تحول طراحی فرش و وضعیت موجود آن در نوشتاری مستقل خواهم پرداخت.